حاشیه های زندگی من

ساخت وبلاگ
نمی دونم از کجا باید شروع کنم .

من عادت به نوشتن داشتم .سالهای زیادی وبلاگ داشتم خاطرات تلخ و شیرین زندگیم رو می نوشتم تا این که  بلاگفا کلا داغون شد       

وبلاگم حذف شده مدتی رو بیخیال شدم اما چیزی درون من هست که جز با نوشتن آروم نمیشه .

دوباره اومدم به بلاگفا .         

حاشیه های زندگی من ...
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nootesbooko بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 0:38

حاشیه های زندگی من روزانه هایم پراکنده نوشت دارم وبلاگ دوستان قدیمی رو چک می کنم .تا از روی لینک های اونا بتونم مطالب سالهای قبل رو پیدا کنم .خدا کنه امکانش رو داشته باشم . اصلا یه وضعی شده آدرس های قبلیم رو یادم نیست     این روزها در گیر کار و ثبت نام دانشگاه هستم هرچی پول دارم یا بریزم به حساب دانشگاه اصفهان  که هنوز که هنوز هی برام اس میاد که فلانی تسویه نکردی و ما ال می کنیم و بل .درصورتی که من 3برابر اون پول رو ریختم به حسابشون و الان هم پیگیر پول زیادی هستم که ریختم به حسابشون . یکی هم دانشگاه شیراز که هرچی پول میریزم به حسابشون بازم انتخاب واحدم تایید نمیشه  قرار هم بود که با برادرشوهر اینا بریم مسافرت اما چون اونا میخوان زرنگ بازی در بیارن ما هم منصرف شدیم و الکی بهانه تراشی کردیم  تقریبا یک هفته ای هست که ابروهامو هاشور کردم اولش خیلی پشیمون بودم اما الان نه .چون همه میگن خیلی خوشگلتر شدی |چهارشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۵| 11:34|الی | miss-A حاشیه های زندگی من ...ادامه مطلب
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : پراکنده, نویسنده : nootesbooko بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 0:38

این روزا شدید با خودم درگیرم .نمی دونم  من با دوتا بچه و این همه مهمون از پس درس خوندن برمیام یا نه  روز شنبه سرکار بودم که بابا زنگ زد و گفت دکتر رو آوردن بیمارستان .مثل اینکه توی پارک با  نامزدش و خانواده نامزدش میرن بلال میخورن و همه راهی بیمارستان میشن .اما دل درد دکتر شدیدتر بوده خودش مشکوک میشه به آپاندیس .میره سونو و می بینه بلللللله .شنبه شب رفت عمل. شنبه من از یه طرف مامان وبابا  و نامزد دکتر از بیمارستان اومدن خونه ما  ناهار نداشتیم و من با عجله زرشک پلو با مرغ گذاشتم برای شام هم مهندس جانم و زری از اون طرف هم بچه های برادرشوهر و دست آخر جاری و برادرشوهر ایناااااااااااا+ بابا اینا .من این شکلی بودم  دیروز بعد از ساعت کار رفتم خونه بعد از مرتب کردن و جمع و جور کردن  تنهایی رفتم ملاقات دکتر جانم .همسری رو گذاشتم پیش بچه ها .سر راه هم رفتم کفشهام که ضمانت داشت رو پس دادم چون پاره شده بود کلی معطل شدم صاحبش نیومد با شاگرد مغازه همشهری در اومدیم مهندس رو میشناخت قرار شد کفش هامو بده به مهندس. رسیدم خونه همسری رفت یکشنبه بازار و کلی خرید .طبق معمول چند دست لباس برای بچه ها .بعد من شام استانبولی درست کردم برد برای مامان بیمارستان .تا ساعت 10 هم نیومد بعدش با مامان و مهندس اومد .مهندس شام خورد و رفت شب پیش دکتر .عزیز دلم درد زیاد داشت . شب که مامان اومد یه جفت کفش حاشیه های زندگی من ...ادامه مطلب
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nootesbooko بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 0:38

داشتم وبلاگ دوستان قبلیم رو چک می کردم اکثرا دیگه نمی نویسن 

آیدا خونه  خریده ...چقدر عالی .

مریم بالاخره مامان شده ...خیل یخوشحالم براش 

سارا از کار بیکار شده در عوض اونم مامان شده 

چقدر دلم گرفته که از بقیه بیخبرم .

حاشیه های زندگی من ...
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : یادتونم, نویسنده : nootesbooko بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 0:38

نمی دونم از کجا باید شروع کنم .

من عادت به نوشتن داشتم .سالهای زیادی وبلاگ داشتم خاطرات تلخ و شیرین زندگیم رو می نوشتم تا این که  بلاگفا کلا داغون شد       

وبلاگم حذف شده مدتی رو بیخیال شدم اما چیزی درون من هست که جز با نوشتن آروم نمیشه .

دوباره اومدم به بلاگفا .         

حاشیه های زندگی من ...
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : بعد از این دست منو دامن,بعد از این بر وطن و, نویسنده : nootesbooko بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 11:11

دارم وبلاگ دوستان قدیمی رو چک می کنم .تا از روی لینک های اونا بتونم مطالب سالهای قبل رو پیدا کنم .خدا کنه امکانش رو داشته باشم . اصلا یه وضعی شده آدرس های قبلیم رو یادم نیست     این روزها در گیر کار و ثبت نام دانشگاه هستم هرچی پول دارم یا بریزم به حساب دانشگاه اصفهان  که هنوز که هنوز هی برام اس میاد که فلانی تسویه نکردی و ما ال می کنیم و بل .درصورتی که من 3برابر اون پول رو ریختم به حسابشون و الان هم پیگیر پول زیادی هستم که ریختم به حسابشون . یکی هم دانشگاه شیراز که هرچی پول میریزم به حسابشون بازم انتخاب واحدم تایید نمیشه  قرار هم بود که با برادرشوهر اینا ب حاشیه های زندگی من ...ادامه مطلب
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nootesbooko بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 11:11

داشتم وبلاگ دوستان قبلیم رو چک می کردم اکثرا دیگه نمی نویسن 

آیدا خونه  خریده ...چقدر عالی .

مریم بالاخره مامان شده ...خیل یخوشحالم براش 

سارا از کار بیکار شده در عوض اونم مامان شده 

چقدر دلم گرفته که از بقیه بیخبرم .

حاشیه های زندگی من ...
ما را در سایت حاشیه های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nootesbooko بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 11:11